اسکیت
دیروز با لیلی جون و بچه ها رفته بودیم پارک سه قلوهای لیلی جون داشتن اسکیت بازی میکردن و مسیحا هم داشت رو سر من گل پرپر میکرد حنانه خسته شد و اسکیتش و از پاش در اورد و نشست رو زمین یهو دیدم مسیخا نشست رو زمین و کفشاشو در آورد بعد هم به سختی اسکیت حنانه رو کرد تو پاش بعد منو صدا کرد که کمکش کنم تا بتونه باهاش راه بره خلاصه حدود 40 دقیقه من و بابا با این اسکیت هایی که حداقل 5-6 سایز براش بزرگ بود مسیحا رو راه بردیم جالب اینجا بود که آخراش پا زدن با اسکیت و یاد گرفته بود هر چی خواستم ازش عکس بگیرم چون ورجه وورجه میکرد عکسا مات شد و نمیشد گذاشت باشه دفعه بعد ...
نویسنده :
مامی مسیحا
15:45